جیرجیرک
طمع، حکمت را از دلهای دانایان می برد . [پیامبر خدا علیه السلام]

نوشته شده توسط:   باران  

چهارشنبه 86 فروردین 22  9:56 صبح

سلام

نورورز بر همه مبارک

و همین طور میلاد پیامبر اکرم (ص) بر همه ی جهان بشریت مبارک!

سلام آقا!

سال نوی شما هم مبارک!

عیدتان هم مبارک!

میلاد جدتان را می گویم!

یکی بهم گفت این چیزها را ننویسم آقا!

اما دیدم نمی توانم ننویسم!

دیدم این همه حرف بر سینه ام تاب نمی آورد!

گفتم کی از خودتان بهتر!

به خودتان می گویم!

من هم اول وقتی خبر ازادی گروگانهای انگلیسی رو شنیدم دلم گرفت!

وقتی به ساحت پیامبر در ان ازمون کذایی توهین شد غرور مسلمانی ام ترک برداشت!

و وقتی های دیگر!!!

ولی در همه ی این زمانها گوشم به شما بود و همه ی توجهم به شما!

که شما چه می گویید!

یادم هست وقتی آن آزمون منحوس فرهنگیان با آن سوالهای مسخره اش مثل توپ همه جا صدا کرد،

خیلی ها شروع کردند نوشتن! عده ای که خیلی خوشحال بودند این واقعه رخ داده که بشود پاشنه اشیل دولت نهم! و عده ای ناراحت اینکه چطور ماست مال می شود کرد واقعه را!

کاری به عملکرد ان زمان ندارم! .اما یادم هست دلم کجا شکست! انها که میخواستند نقد کنند این اتفاق را! اینوری انوری و هر وری اش هم فرقی نمیکرد! همه اش مثال میزدند سلمان رشدی را و گوینده ی رادیو را و برخورد حضرت امام(ره) با این وقایع را! و مقایسه میکردند ...

و بارها ازشان شنیدم اگر امام (ره) بود اینطور نمیشد!

اگر امام (ره) بود...

 

و حالا هم در قضیه ی ازادی همین گروگانها دارم می شنوم!

همه ی ما دلمان برای امام تنگ می شود!

اقا تو بگو اگر امام الان بود چکار میکرد؟

مگر شما هم همان کاری را نمی کنی که اگر امام بود میکرد!

یعنی شما کاری نداری که ما عزیز باشیم یا ذلیل!

یعنی اگر امام بود جلوی آزادیشان را می گرفت!

اصلا نمیخواهم راجع به خوب یا بد بودن، معرکه بودن یا افتضاح بودن بمب خبری ازادی انگلیسی ها

بحث بکنم! چه دوستان خبره تر از بنده دارند می نویسند و کماکان یکی به عرش می برد و یکی به فرش!

فقط نمیدانم چرا شما را نمی بینند!

یا خودشان را به ندیدن میزنند!

یا میخواهند ما به ندیدنتان عادت کنیم!

مگر شما جای خالی امام را پر نکرده اید برای ما!

یعنی که رهبری می کنید دیگر!

رهبر هم همیشه رهبری می کند نه یک خط در میان مگرنه؟!

پس اگر این طور هست حتی اگر امام هم می بود اوضاع نباید چندان فرق میکرد!

از لحاظ نوع رهبری میگویم!

پس اینها چه میگویند!

من هم خیلی دلم برای امام تنگ شده!

بعضی وقتها هم به خودش می گویم!

وقتی میروم حرم!

امروز هم دوست داشتم بروم حرم!

به ایشان بگویم امام اگر شما بودی اینطور نبود!

شاید اینقدر رهبریت مظلومیتش تاریخی نمیشد!

حداقل ظاهر را حفظ میکردند زمان شما!

هر چند که خودتان بارها گفته اید از خون جگرهایی که خوردید!

هر چند سربسته!

حالا دیگر کسی رهبر را نمی بیند!

هر کدوم وری اش هم مهم نیست!

هی کجایی امام!

..................................

 

آقا ببخشید اینقدر پر حرفی کردم!

بقیه اش را نمینویسم!

میگذارم در دلم بماند!

آمده بودم بگویم دلم برای شما هم خیلی تنگ شده!

درست مثل امام!

کاش میشد یک بار دیگر می دیدمتان!

نه توی مراسم و این حرفها!

یه جایی مثل همون دیدار ....

گفتن بهم ننویس!

همش میگن ننویس!

گفتم بذار فقط همین یه بار این تیکه رو بنویسم

آخه تنها چیزی که از این زندگی مونده برام همین دوست داشتن شماست!

که به دنیا نمیدهمش!

بی خیال بذار بنویسم. به قول شهید آوینی انها که از سر ولایت بی خبرند در کار من و تو می مانند!

خداییش خوبه این دنیا بالاخره یه روز ی تموم میشه!

اونموقع همونجا، همونجایی که همه همدیگه رو می بینیم بهتون میگم باقی حرفام رو!

اینجا که نمیذارن!

ولی اونجا به خدا میگم یه وقت از شما بهم بده!

خدام که روی ما رو زمین نمیندازه!

بعدش نه اینکه زمان و مکان و خستگی و این حرفا هم نداره اونجا! هر چی بگم که خسته نمیشید! منم همش طولش میدم و میگم! البته اگه این فرشته های خدا بذارن!

هی نیان اونجا بگن برو سر خونه ی خودت مزاحم مردان بزرگ خدا نشو!

و همش بگن کاش در دنیا چه و چه نبودی و هی کارامون رو به رخمون بکشن!

...........................

بذار بگم....

باشه تو دلم میگم....

دیگه نمیخوام بگم مقام معظم رهبری....

میخوام بگم...

امام خامنه ای!!!!!!!!!!!!!!!!

درست مثل امام خمینی!!